پروتکل KNX

KNX یک پروتکل با استاندارد باز در جهان برای کنترل و اتوماسیون ساختمان است که می تواند حداکثر تا ۶۰٪ صرفه جویی را در مصرف انرژی ایجاد کرده و باعث کاهش چشمگیر اثرات کربن در یک ساختمان شود. این فناوری به طور حتم یک تکنولوژی پایدار سبز است که می‌تواند در ساختمان‌های کوچک و بزرگ به طور یکسان اعمال شود. پروتکل جهانی KNX معتبرترین استاندارد جهانی تجهیزات و سیستم های خانه هوشمند سیمی می‌باشد که با داشتن قریب به ۵۰۰ عضو در زیرمجموعه دپارتمان خود و تولید ۸۰۰۰ محصول ، جزء بی‌رقیب ترین پروتکل‌های خانه هوشمند محسوب می‌شود. مقر اصلی آن در شهر بروکسل بلژیک است. این پروتکل به طور رایج به صورت سیمی مورد استفاده قرار گرفته و محصولات زیر مجموعه آن دارای قیمت‌های نسبتا بالا بوده و پیاده سازی آن نیازمند دانش قبلی می‌باشد.

از عمده مزایای پروتکل KNX می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • استاندارد باز با بیش از سی سال سابقه
  • استفاده از بسترهای شبکه اینترنت
  • امکان کنترل سیستم به صورت یکپارچه
  • توسعه یافته توسط انجمن استاندارد سازی اروپا
  • قابلیت کنترل از راه دور به وسیله تلفن و اینترنت
  • سرعت و دقت عملکرد بالای ارسال و دریافت دیتا
  • تعریف انواع سناریوهای کاربردی و منطق‌های کنترلی
  • ارتباط تنگاتنگ تجهیزات کنترلی از طریق کابل‌های شبکه
  • ایمنی و امنیت بالا ( جدا بودن سیستم فرمان از سیستم قدرت )
  • طراحی و پیاده سازی بر اساس ارتباط ساده ، عملی و اصولی بین وسایل الکتریکی
  • پشتیبانی از سیستم های مختلفی نظیر روشنایی ، سرمایش گرمایش ، امنیتی ، ایمنی و…
  • قابلیت تأمین تجهیزات از سازندگان مختلف در سراسر دنیا بدون نیاز به استفاده از تجهیزات واسط
  • تعامل و سازگاری با دیگر پروتکل‌های خانه هوشمند و تامین کنندگان تجهیزات هوشمند ساختمان
  • عمر بالای تجهیزات پروتکل KNX (رله های مکانیکی تا ۳ میلیون بار و دیگر تجهیزات الکتریکی تا ۱ میلیون بار)

محدودیت های پروتکل KNX :

عمده محدودیت های پروتکل KNX به شرح زیر می باشد:

  • پیچیدگی پروتکل KNX و نامناسب بودن تجهیزات هوشمند این پروتکل برای ساختمان های مسکونی با مصرف کننده غیر حرفه ای
  • نیاز به سیم کشی خاص جهت تجهیز سیستم هوشمند در پروتکل KNX و عدم استفاده در منازل و ساختمان‌های چند سال ساخت
  • قطعی بخش یا تمامی سیستم هوشمند به دلیل مشکلاتی نظیر آتش سوزی و خرابی اتصالات ارتباطی بین تابلو اصلی و قطعات مختلف
  • نیاز به داشتن تخصص برنامه نویسی جهت اجرای سناریوهای مختلف که باعث می‌شود کارفرما هر بار جهت این مسائل به متخصص رجوع کند.
  • غیر قابل رویت بودن برنامه های نوشته شده از قبل در سیستم برای متخصص جدیدی که مجددا وارد مجموعه شده تا تنظیمات و سناریوی دیگری را پیاده سازی نماید از این رو در صورت اصلاح یک برنامه در ماژولی خاص ، امکان از بین رفتن برنامه های قبلی مورد نیاز مشتری وجود خواهد داشت و این مسئله باعث ایجاد نارضایتی زیادی در بازار این پروتکل شده است.